راستینراستین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

راستین

ای کاش...

پسرم ببخش که این روزها با غم دلم غمگینت می کنم. می فهمم که می فهمی و کنج دلم کز می کنی. به مادرجون و خاله جون ویزا ندادند و مامی خیلی از اینکه مادرجون ناراحت است ناراحت می شود. من می دانم که می توانم خودم تنهای تنها هم از شما مواظبت کنم، اما مادرجون فکر می کند که من تنهایی به مشکل برمی خورم و ناراحت است. بابایی قول داده که حسابی به من کمک کند و برای شما یک پرستار خوب پیدا کند که هیچ مشکلی پیش نیاید. تازه دوستانم هم همگی گفته اند که من را در سختی ها تنها نمی گذارند. جای نگرانی نیست عزیز دلم، ما با هم روزهای شیرینی را پشت سر خواهیم گذاشت و بعدها به ترس های این روزهایمان خواهیم خندید. قول دادم از لحظه لحظه های قشنگ تو برای مادرجون فیلم بگیرم و ...
29 خرداد 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به راستین می باشد